Artwork

เนื้อหาจัดทำโดย DADAR เนื้อหาพอดแคสต์ทั้งหมด รวมถึงตอน กราฟิก และคำอธิบายพอดแคสต์ได้รับการอัปโหลดและจัดหาให้โดยตรงจาก DADAR หรือพันธมิตรแพลตฟอร์มพอดแคสต์ของพวกเขา หากคุณเชื่อว่ามีบุคคลอื่นใช้งานที่มีลิขสิทธิ์ของคุณโดยไม่ได้รับอนุญาต คุณสามารถปฏิบัติตามขั้นตอนที่แสดงไว้ที่นี่ https://th.player.fm/legal
Player FM - แอป Podcast
ออฟไลน์ด้วยแอป Player FM !

فریاب خرد «۲۴» آبادی

50:22
 
แบ่งปัน
 

Manage episode 440102219 series 3272245
เนื้อหาจัดทำโดย DADAR เนื้อหาพอดแคสต์ทั้งหมด รวมถึงตอน กราฟิก และคำอธิบายพอดแคสต์ได้รับการอัปโหลดและจัดหาให้โดยตรงจาก DADAR หรือพันธมิตรแพลตฟอร์มพอดแคสต์ของพวกเขา หากคุณเชื่อว่ามีบุคคลอื่นใช้งานที่มีลิขสิทธิ์ของคุณโดยไม่ได้รับอนุญาต คุณสามารถปฏิบัติตามขั้นตอนที่แสดงไว้ที่นี่ https://th.player.fm/legal

دوستان . . . فرهنگ ایران استوار بر آرمان آبادی که اینهمانی با آفریدن داشته است، بود. چم آباد که در زمینه‌های گوناگون همچون سیاست (جهان‌آرایی) هنوز ناشناخته است و بکار بردن آن، اصطلاح لفظی بیش نیست! در فرهنگ نخستین ایران بسیار ژرف و پهناور بوده و ریشه در جان آدمی داشته است. گوهر انسان آباد کردن است. آباد به مانای آفرینش جهان و روشنی و شادی از مهر خدایان به همدیگر بوده است. سیاوش که یکی از پیکریابی‌های خدای ایران (ارتا یا سیمرغ) است، گنگ‌دژ را در تبعید، که نام دیگرش مینو‌آباد یا بهشت است می‌سازد. کی‌غباد، پایه‌گذار کیانیان بود. برخلاف مفهوم تنگ پلیتیک یا پلیس یونانی که به معنای آراستن شهر باشد، ایرانی واژه‌ی جهان‌آرایی را بجای سیاست بکار می‌برد. مشی و مشیانه که نخستین جفت یزدان شناسی زرتشتی باشند، در اصل مهر و مهریانه بوده‌اند که در فرهنگ گوهری/ارتایی ایران، جم و جما نام داشتند. درخت دوبن جفت کیهانی که در شاهنامه می‌آید، همان ارتا و بهرام هستند، که مفهوم جمهوری امروزی را در خود گنجانده بود، که همانا شهر بی شاه و سپاه، ولی خرّم باشد. آبادی=آبه/اپه+پاد=آپاد ، همین پاد که چم جفتی و انبازی داشته است، در الهیات زرتشتی (مانند همیشه!) مسخ شده است و معنای «ضد» مانند پادزهر بدان داده‌اند! درحالیکه در واژه‌ای مانند پادشاه، که مانای نگهبانی دارد مانده، و چم آن بدلیل مهر به دیگری، از او نگهبانی و نگهداری کردن است. باد که پیش نیاکان ما نشان اشغ و مهر داشته است، بدلیل جنبنده بودنش، به آن دو پا (انباز) داده بودند و پاد می‌خواندند. این پسوند «یان» که هنوز به برخی از نامهای فامیلی ما چسبیده است، از هوپریان می‌آید، که همچون گذشته در کاتوزیان(موبدان)، آموزیان(آموزگاران)، نسودیان(دهقانان) و نیساریان(ارتشداران)، نشان رد کردن ترجیح و امتیاز طبقاتی و قشری بوده است. یان=جایگاه همبستگی و مهر و سرچشمه آفریدن، خانه‌ی آبادی است. سیان=سه=سه تای یکتا ، شیان=آشیانه=آسمان سه لایه ، همایون کسیست که هما یا سیمرغ در جان او آشیانه دارد، که همان هوپریان باشد. یونجه=زهدان زنخدا ، خانقاه=خانگاه=شیره‌ی جهان، کانون موسیقی پیدایش بهمن، خدای بزم و خرد شاد، سنداره=سند=سندباد=نام بچه‌های دورافکنده شده و بی‌سرپرستی بوده که در خانه‌ی سیمرغ پذیرفته و پرورانده و فرزند خدای ایران می‌شدند، که سپس برای کوبیدن فرهنگ ایران، زشت ساخته شده و به آن حرامزادگان می‌گفتند! اینهمانی خدا با خانه=چشمه+بن آبادی ، ز شرم آب آن رخشنده خانی/به ظلمت رفته آب زندگانی (نظامی)

  continue reading

134 ตอน

Artwork
iconแบ่งปัน
 
Manage episode 440102219 series 3272245
เนื้อหาจัดทำโดย DADAR เนื้อหาพอดแคสต์ทั้งหมด รวมถึงตอน กราฟิก และคำอธิบายพอดแคสต์ได้รับการอัปโหลดและจัดหาให้โดยตรงจาก DADAR หรือพันธมิตรแพลตฟอร์มพอดแคสต์ของพวกเขา หากคุณเชื่อว่ามีบุคคลอื่นใช้งานที่มีลิขสิทธิ์ของคุณโดยไม่ได้รับอนุญาต คุณสามารถปฏิบัติตามขั้นตอนที่แสดงไว้ที่นี่ https://th.player.fm/legal

دوستان . . . فرهنگ ایران استوار بر آرمان آبادی که اینهمانی با آفریدن داشته است، بود. چم آباد که در زمینه‌های گوناگون همچون سیاست (جهان‌آرایی) هنوز ناشناخته است و بکار بردن آن، اصطلاح لفظی بیش نیست! در فرهنگ نخستین ایران بسیار ژرف و پهناور بوده و ریشه در جان آدمی داشته است. گوهر انسان آباد کردن است. آباد به مانای آفرینش جهان و روشنی و شادی از مهر خدایان به همدیگر بوده است. سیاوش که یکی از پیکریابی‌های خدای ایران (ارتا یا سیمرغ) است، گنگ‌دژ را در تبعید، که نام دیگرش مینو‌آباد یا بهشت است می‌سازد. کی‌غباد، پایه‌گذار کیانیان بود. برخلاف مفهوم تنگ پلیتیک یا پلیس یونانی که به معنای آراستن شهر باشد، ایرانی واژه‌ی جهان‌آرایی را بجای سیاست بکار می‌برد. مشی و مشیانه که نخستین جفت یزدان شناسی زرتشتی باشند، در اصل مهر و مهریانه بوده‌اند که در فرهنگ گوهری/ارتایی ایران، جم و جما نام داشتند. درخت دوبن جفت کیهانی که در شاهنامه می‌آید، همان ارتا و بهرام هستند، که مفهوم جمهوری امروزی را در خود گنجانده بود، که همانا شهر بی شاه و سپاه، ولی خرّم باشد. آبادی=آبه/اپه+پاد=آپاد ، همین پاد که چم جفتی و انبازی داشته است، در الهیات زرتشتی (مانند همیشه!) مسخ شده است و معنای «ضد» مانند پادزهر بدان داده‌اند! درحالیکه در واژه‌ای مانند پادشاه، که مانای نگهبانی دارد مانده، و چم آن بدلیل مهر به دیگری، از او نگهبانی و نگهداری کردن است. باد که پیش نیاکان ما نشان اشغ و مهر داشته است، بدلیل جنبنده بودنش، به آن دو پا (انباز) داده بودند و پاد می‌خواندند. این پسوند «یان» که هنوز به برخی از نامهای فامیلی ما چسبیده است، از هوپریان می‌آید، که همچون گذشته در کاتوزیان(موبدان)، آموزیان(آموزگاران)، نسودیان(دهقانان) و نیساریان(ارتشداران)، نشان رد کردن ترجیح و امتیاز طبقاتی و قشری بوده است. یان=جایگاه همبستگی و مهر و سرچشمه آفریدن، خانه‌ی آبادی است. سیان=سه=سه تای یکتا ، شیان=آشیانه=آسمان سه لایه ، همایون کسیست که هما یا سیمرغ در جان او آشیانه دارد، که همان هوپریان باشد. یونجه=زهدان زنخدا ، خانقاه=خانگاه=شیره‌ی جهان، کانون موسیقی پیدایش بهمن، خدای بزم و خرد شاد، سنداره=سند=سندباد=نام بچه‌های دورافکنده شده و بی‌سرپرستی بوده که در خانه‌ی سیمرغ پذیرفته و پرورانده و فرزند خدای ایران می‌شدند، که سپس برای کوبیدن فرهنگ ایران، زشت ساخته شده و به آن حرامزادگان می‌گفتند! اینهمانی خدا با خانه=چشمه+بن آبادی ، ز شرم آب آن رخشنده خانی/به ظلمت رفته آب زندگانی (نظامی)

  continue reading

134 ตอน

Все серии

×
 
Loading …

ขอต้อนรับสู่ Player FM!

Player FM กำลังหาเว็บ

 

คู่มืออ้างอิงด่วน