#90 - صبر لقمان در کار حضرت داوود
Manage episode 360637823 series 3312911
رفت لقمان سوی داود صفا
*
دید کو میکرد ز آهن حلقهها
|
جمله را با همدگر در میفکند
*
ز آهن پولاد آن شاه بلند
|
صنعت زراد او کم دیده بود
*
درعجب میماند وسواسش فزود
|
کین چه شاید بود وا پرسم ازو
*
که چه میسازی ز حلقه تو بتو
|
باز با خود گفت صبر اولیترست
*
صبر تا مقصود زوتر رهبرست
|
چون نپرسی زودتر کشفت شود
*
مرغ صبر از جمله پرانتر بود
|
ور بپرسی دیرتر حاصل شود
*
سهل از بی صبریت مشکل شود
|
چونک لقمان تن بزد هم در زمان
*
شد تمام از صنعت داود آن
|
پس زره سازید و در پوشید او
*
پیش لقمان کریم صبرخو
|
گفت این نیکو لباسست ای فتی
*
در مصاف و جنگ دفع زخم را
|
گفت لقمان صبر هم نیکو دمیست
*
که پناه و دافع هر جا غمیست
|
صبر را با حق قرین کرد ای فلان
*
آخر والعصر را آگه بخوان
|
صد هزاران کیمیا حق آفرید
*
کیمیایی همچو صبر آدم ندید
📻 📻 📻
این برنامهای است از رادیو بامداد
تمامی قسمتهای این مجموعه را میتوانید در وبسایت رادیو بامداد بشنوید
116 ตอน